محل تبلیغات شما

نگاه



از تمام این دنیای پوشالی .

     تنها یک خاطره مانده است برای من

         یک تصویر ، یک لحظه ، یک کلمه

       

می دانی ؟ .

             حتی طاقت تکرارش را نیز ندارم!

                

اگر اکنون کنار من بودی اشک هایم را پاک می کردی ؟

    چه می گفتی برای دلداریم ؟. برای بند زدن این دل شکسته ؟

          برای جبران لحظات از دست رفته . تا کی کنارم می ماندی ؟

              دست های تنهایم را با دستانت می گرفتی ؟

اجازه هست ؟.

     اجازه هست یک دل سیر برایت گریه کنم ؟ . آن هم در آغوشت ؟؟؟

                  وقتی از مرز چشمانت می گذرم .

                      انگار از مرز هستی گذشته ام !

          وقتی برای بودنت چشمانم بهانه می گیرد .

       نگاهت را به کدام سو می گریزانی ؟

یاد قولی که دادیم باش :

                                 یا تو  یا هیچکس

29/7/1385


زندگی را با چشمان تو دیدم

در حصار غم انگیز آرزوها

عشق را با تو احساس کردم

در پشت لطافت نگاه ها

مهربانی را با لبخند تو آموختم

در گرمی پنهانی خنده ها

می شود با تو بود ، در تو محو شد

در بطن ناله های این عذاب ها

هرگز تنها نگذاشت ، تنهائیت مرا

در تمام کابوس های نیمه شب ها

 23/6/85

 




به نام آن که هستی بخش هستی ست       ز هستی اش دو عالم عین مستی ست

سلام به همه ی دوستان و یاران پایاپای نگاه

خب این ترم با همه ی خوشی ها و تلخی هایی که داشت تموم شد و ترم تابستون اومد.

از نتیجش که اصلا راضی نیستم تازه یه درسم افتادم! چی درسی؟ روم نمیشه!

آخه کی رو دیدید که درس معارف رو بیافته؟ چند شدم؟ اینو دیگه اصلاً نمی گم. حالا اعتراض و نویشتیم، تا ببینیم چی میشه.

بقیه درس ها پاس شد. بعضی ها خوب بعضی ها هم یه کمی ناخوب.

از 21 واحد این ترم بیست و نیم واحد پاس شد. ترم تابستون هم شروع شدو رفتیم سر کلاس خیلی سخته تو تابستون با این حجم از درس ، درس خوندن یعنی هفته ای 1 روز کلاس اونم 12 ساعت !!! تا حالا نشده بود 7 صبح برم دانشگاه 7 شب ازش بیام بیرون!

از حال من که اصلا نپرسین که این روزا حال خوشی ندارم !
انگار همه دنیا علیه من قیام کردند .

به هر حال از همه شما که میان سر می زنید و شعرامو می خونید بی اندازه ممنونم ، امیدورام که همتون موفق باشید و به اون چیزی که می خواین برسید.

همونطور که گفتم این روزا اصلا حالم خوب نیست و نمی تونم از خودم واستون شعر بنویسم ، واسه همین هم یه شعر از آقای کاهه واستون گذاشتم که امیدوارم خوشتون بیاد.

تا پست بعدی خدانگه دار همتون . مواظب خودتون هم باشید.

همیشه دلم می خواس
بهم بگی دوسم داری
وقتیكه پیش منی
سر روی شونم بزاری



همیشه دلم می خواس
كه بی قرار من باشی
اََََگرم زمستونم
تنها بهار من باشی


همیشه دلم می خواس
ناز نگامو بكشی
روی بوم آرزوت
عكس چشامو بكشی


همیشه دلم می خواس
غرق محبتم كنی
از عذاب بی كسی
منو راحتم كنی


همیشه دلم می خواس
اسم منو صدا كنی
هر كسی غیر منو
به عشق من رها كنی


همیشه دلم می خواس
با هم دیگه بریم سفر
دورشیم از این آدما
نمونه از ما یه اثر


همیشه دلم می خواس
تو رویاهات جا بگیرم
یه جوری نیگام كنی
كه از نگاهت بمیرم


همیشه دلم می خواس
واسم ستاره بچینی
وقتی كه تنها شدم
تنهائیهامو ببینی


همیشه دلم می خواس
دست توی دستام بزاری
واسه یكبارم شده
هم پای چشمام بباری


همیشه دلم می خواس
برات عزیزترین باشم
میون این همه غم
پناه آخرین باشم


امّا تو نیستی و دل
بد جوری غرق خواستنه
می دونم نیستی و باز
دوباره وقت باختنه .

(مجتبی کاهه – ماهان)

 

 

 


آخرین جستجو ها

اجتماعی ((ولایت = امنیت)) enespoter کـــــــــافـــــــــه ســـــــــــبز Wayne's info emrevida sicresela وبلاگ نمایندگی فردوسی مشهد الماس های درخشان مطالب اینترنتی - .•°¤*.•°¤*(شـــهــر خـــیـــالــــی مــــن)*¤°•.*¤°•. -